جیمز باند،جاسوس محبوب سینما
منابع اصلی:ویکیپدیا.سینماخبر.یورونیوز(به کوشش :مهردادمیخبر)
________________________________________________________________________________________
الهام بخشان (جیمز باند،مامور007)
(یان فلمینگ )نویسنده کتابهای جیمر باند، این شخصیت را بر اساس فردی که به خوبی میشناخت بنا نهاد: خودش!! فلمینگ که در طی جنگ جهانی دوم به عنوان افسر اطلاعاتی نیروی دریایی خدمت کرده بود، از تجربیات شخصیاش برای خلق کاراکتر جیمز باند در رمان “کازینو رویال” و بقیه رمانهای این مجموعه بهره برد. بسیاری از خصایص، سلیقهها، رفتارها، و برندهای موردعلاقه جیمز باند مانند خود فلمینگ است.اما فلمینگ در خلق جنبههای گوناگون شخصیت باند از بسیاری از مامورانی که با آنها همکار بوده نیز الهام گرفته، که در این میان مهمترین فردشخصیست که در زیر نامش را میبینید:
دوم:
بله...(Dusan Popov )دوسان پوپوف ،جاسوس دوجانبه یوگسلاوی.اما او کی بود و چه شخصیتی داشت؟
او هم مانند جیمز باند نه تنها به دلیل مهارتهایش در جاسوسی، بلکه به خاطر زنباره گی و جذابیت غیر قابل مقاومتش نیز شهره بوده است. در سال ۲۰۰۷ مستندی به نام True Bond راجع به این شخصیت جنجالی ساخته شد.
واما مورد بعدی این است:فلمینگ نام کاراکترش را ازیک پرندهشناس وام گرفت.
سوم:
یک نفر بنام (جیمز باند)،او یک پرنده شناس انگلیسی بودوشاید از آشنایان و دوستان فلیمینگ بوده است .حالا معلوم نیست چرا این پرنده شناس و نامش برای فلمینگ جالب بوده اندشاید دلیل آن فقط شیک بودن نام وی بوده است و بس!موارد بعدی اینهاهستند:این موارد درباره منشا کد( ۰۰۷ )هستند که دو احتمال در این باره ذکر شده است. یک احتمال این است :
چهارم:
فلمینگ کد(007) را از جاسوس و دانشمند انگلیسی، جان دی، الهام گرفته که نامههایش به ملکه الیزابت اول را با عنوان ۰۰۷ (با یک ۷ کشیده) امضا میکرد به این معنا که فقط خود ملکه باید نامه را بخواند. موردبعدی به یکی از دستاوردهای کلیدی بخش اطلاعات نیروی دریایی انگلیس برمیگردد:
پنجم:
رمزگشایی از یکی از مدارک آلمانیها با کد ۰۰۷۵، که یکی از عواملی بود که باعث ورود آمریکا به جنگ شد. در صورتی که مدرکی با کد ۰۰ شمارهگذاری میشد، به این معنا بود که مدرک شدیدا محرمانه است، و به قول “بن مکینتایر” روزنامه نگار، برای هر فرد آشنا به تاریخ اطلاعات، ۰۰۷ نماد بالاترین دستاورد اطلاعاتی ارتش بریتانیاست.
جیمزباند از آغاز
______________________________________
شخصیت جذاب و کاریزماتیک (James Bond 007) توسط یان فلمینگ نویسنده بااستعدادو تیزهوش بریتانیائی در سال ۱۹۵۳میلادی خلق گردید.این شخصیت پر جاذبه در ۱۲ رمان و ۲ داستان کوتاه حضور داشت و همچنین در صنعت سینما طولانیترین و پولسازترین شخصیت به زبان انگلیسی بوده است. تاکنون از روی شخصیت مامور 007دقیقا" 23فیلم سینمائی ساخته شده است که اکثر آنها گیشه را تسخیر کرده و جزو آثار پرفروش سینمای جهان بوده اند.
البته پایان (یان فلمینگ)بمنزله ی پایان (جیمزباند)نبودوپس از مرگ فلمینگ در سال ۱۹۶۴ میلادی، نوشتن رمانهای جیمز باندادامه یافت.بدیهیست که آن جذابیت پردازش فلمینگ در داستانهائی که کسان دیگری مینوشتند وجودنداشت و لی آن پیش زمینه ی ذهنی که مردم ازکاراکترباند داشتند تاثیر بسزائی در حفظ کشش و فروش بالای کتابهای جدید ایجاد میکرد .اشخاص دیگری مانند کینگسلی آمیس، جان گاردنر، ریموند بنسون و سباستین فالکز کسانی بودند که پس از فلمینگ داستانهائی در مورد این جاسوس محبوب نوشتندو به بازار کتاب فرستادند، چون فروش خوب کتابهای فلمینگ واقعا"نویسندگان و ناشران را وسوسه میکردو آنها حاضر نبودند براحتی از این کاراکتر پولساز صرفنظر کند . علاوه بر این کریستوفر وودسناریست نیز دو فیلمنامه نوشت. اشخاص دیگری نیز کارهایی مشابه انجام میدادند. همانطور که در سطور فوق بیان شداز این شخصیت تا به حال دقیقا"۲۳ فیلم سینمائی بلندساخته شده است .اولین فیلم (دکترنو)محصول 1962 انگلستان و آخرین آنها(اسکای فال) محصول سال ۲۰۱۲ همین کشوراست.
اولین بازیگری که برای ایفای نقش جیمز باند انتخاب شد(شون کانری)بود و آخرین آنهاکه در حال حاضرنیز ایفاگر این نقش است(دنیل گریک) میباشد، براساس نظرسنجیهای انجام شده دنیل کریگ و شان کانری محبوب ترین بازیگر برای نقش جیمز باند در تاریخ فیلمهای این شخصیت میباشند. در مراسم افتتاحیه المپیک ۲۰۱۲ نیز دنیل کریگ در نقش جیمز باند به صورت نمادین ملکه انگلستان را از کاخ باکینگهام تا محل برگزاری مراسم افتتاحیه همراهی میکرد.درادامه این نوشتار در باره سری فیلمهای جیمز باند چیزهای بیشتری خواهید خواند.
فیلمهای جیمز باند مامور007
سری فیلمهای جیمز باند، مجموعهای از فیلمهایی است که براساس شخصیت داستانی خیالی به نام جیمز باند، مامور سازمان امای۶ خلق شده است. جیمز باند در داستان بلندی که یان فلیمینگ نوشته بود با ۰۰۷ کدگذاری شدهبود. نسخههای اولیه بر اساس داستان نگارش یافته توسط فلیمینگ و داستانهای کوتاه بود. که البته بعدها دارای خط داستانی مستقل خودش شد. این سری فیلم، به عنوان یکی از طولانیترین سری فیلمهایی است که در حال تولید میباشد. البته بین سالهای ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۵ وقفهای شش ساله به وجود آمد. تا امروز شرکت اییاوان، ۲۲ فیلم از این سری با میانگین تقریبی یک فیلم در هر دو سال، ساخته است. به طور معمول، مکان ساخت این فیلمهای این مجموعه، در استودیو پین وود است. سری فیلم جیمز باند، با فروشی جهانیِ بیش از ۵ میلیارد دلار، در جایگاه دوم سریفیلمهای ادامهدار، بعد از مجموعه فیلمهای هری پاتر قرار دارد.
تا کنون شش بازیگر در قالب جیمز باند به ایفای نقش پرداختهاندکه در ادامه معرفی خواهند شد.
صاحبان امتیاز فیلمهای جیمز باند
شرکت خانوادگی بروسولی(که از سال ۱۹۹۷۵ به سالتزمن تغییر اسم دادند) با نام دِینجاک صاحب امتیاز سری فیلم جیمز باند بود. تا اوسط دههٔ هفتاد میلادی این شرکت به همراهی شرکت یونایتد آرتیستز صاحب امتیازی خود را حفظ نمود به طوری که تمام فیلمهای متشره در این زمان، از دکتر نو (۱۹۶۲) تا فقط بخاطر چشمان تو (۱۹۸۱) توسط یونایتد آرتیستز توزیع و فروخته میشد. در سال ۱۹۹۸، شرکت مترو گلدوین مایر، شرکت یوتایتد آرتیستز را خریداری و شرکت امجیام/یواِی را راه اندازی نمود. این شرکت صاحب امتیاز جیمز باند شد و بین سالهای ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۵ سه فیلم جیمز باند را تولید و توزیع نمود؛ البته این موضوع مربوط به زمانی پیش از انحلال شرکت یونایتد ارتیستز در سال ۲۰۰۲ بود. از سال ۲۰۰۶ نیز کنسرسیومی متشکل از چند شرکت از قبیلسونی و تیپیجی که شرکت مترو گلدوین مایر را خریداری نمودند به همراه کلمبیا پیکچرز، به تولید و پخش این سری فیلم را بر عهده گرفتند.
اولین جیمز بانددرسینما
اولین جرقه برای اقتباس از داستان جیمز باند در سال ۱۹۵۴ در مجموعه کلایمکس! بر اساس داستان کازینو رویال زده شد. بازیگری نقش جیمی باند در این مجموعه بر عهده بازیگر توانای آمریکایی، بری نیلسن بود. یان فلمینگ خواهان ساختن قسمتهایی از داستانش توسط الکساندر کوردا بود. یان، پیشنهاد ساخت کتابهای زنده بمان و بگذار بمیرد و مونراکر را داده بود، که کوردا نپذیرفت. در یکم اکتبر ۱۹۵۹ (۹ مهر ۱۳۳۸) اعلام شد که خودِ فلیمینگ نگارش فیلمنامهای اختصاصی برای ساختن فیلمی به تهیهکنندگی کوین مککلوری را بر عهده گرفته است. اگرچه به طور همزمان جک ویتینگهام نیز در حال نگارش فیلمنامهای برای همین کار بود. آلفرد هیچکاک و ریچارد بارتون از قبول کارگردانی و بازیگری در این فیلم سرباز زدند. مککلوری هری پاتر (مجموعه فیلم) به دلیل کاهش احتمال موفقیت از کار کنار کشید. فلمینگ هم فیلمنامهٔ نگارشیاش را که به صورت داستانی با نام گلولهآتشین در سال ۱۹۶۱(۱۳۴۰) منتشر نمود.
در سال ۱۹۵۹، بروسولی، برای ساخت اقتباسی از جیمز باند ابراز علاقه نمود. بروسولی به همراهی شریکش، هری سالتزمن، در سال ۱۹۶۱ حقوق تمام داستانهای جیمز باند، به جز داستان کازینو رویال را از فلیمینگ خریداری نمود. در آن هنگام، بسیاری از شرکتهای هالیوودی به دلایلی چون خیلی انگلیسی بودن یا خیلی پرهیاهو و جنسی بودن از ساخت آن امتناع مینمودند. تهیهکنندگان سینما نیز از آنها برای ساخت اثر، یک میلیون دلار درخواست مینمودند تا یکی از دو کتاب گلولهٔ آتشینیا دکتر نو را بسازند. در نهایت در ۱۹۶۱، شرکت یونایتد آرتیستز و بروسولی به توافق رسیدند. این دو تهیهکننده شرکت اییاوان را راهاندازی نموده و تولید دکتر نو را شروع نمودند.
...واولین نقش آفرین:شان کانری
برای یافتن اولین جیمز باند مسابقهای برگزار و شش نفر نهایی شدند. از این شش نفر امتحانی بازیگری، توسط بروسولی، سالتزمن، فلیمینگ گرفته شد. برندهٔ این مسابقه فردی ۲۸ ساله، که مدل بود، برگزیدهشد. نام او پیترآنتونی بود که به نظر بروسولی او دارای کیفیت بازیای در حد گریگوری پگ بود. ولی او نتوانست در نقش جیمز باند به خوبی بازی کند. سپس این دو تهیهکننده شان کانری را انتخاب کردند. شان، ۵ فیلم متوالی جیمز باند را بازیگری نمود. بر اساس بعضی از شایعات، کانری را شخصی به نام، بِن فیز ٬کارگردانی اهل لهستان و دوست سالتزمن، پشنهاد داده بود. سالتزمن بازی کانری را در ویولن زن دید. این فیلم یازدهمین فیلم کانری بود. شان کانری، تا پیش از اولین بازیاش در فیلم پاسفیک جنوبی، در شغلهایی مانند شیرفروش، رانندهٔ تراکتور، واکس زن تابوت، محافظ شخصی و چند شغل دیگر نیز کار کردهبود. او در فیلم پاسفیک جنوبی نقش یک رقاص را بر عهده داشت.
این هم اولین فیلم...دکتر نو
فلیمینگ و بروسولی، بعد از کنار گذاشتن شش نفر دیگر، که یکی از آنها از دوستان بروسولی بود، روی شان کانری توافق کردند. کانری برای ایفای این نقش از کلاه گیس استفاده کرد. البته این رویه برای سایر فیلمهای این سری نیز از سوی وی تکرار شد. کانری در جایی اعلام کرده بود که این نقش اصلاً به شخصیت واقعیاش نزدیک نبود. یان فلمینگ بعد از مشاهدهٔ نسخهٔ اولیه دکتر نو به دستیارش گفت:وحشتناکه، واقعاً وحشتناکه! نقدها و نظراتی بسیاری که بعضی از آنها به طور وحشتناکی بود بر فیلم دکتر نو وارد شد. حتی واتیکان هم به ابراز نظر علیه آن پرداخت.یان، در انتهای رمانش به نوعی زمینه را اسکاتلندی بودن جیمز باند فراهم نمود تا با شخصیت کانری در فیلم همخوانی داشته باشد.
نقش دکتر نو هم بر عهدهٔ جوسف وایزمن گذاشته شد. این کار به خاطر نقش مشابهی بود که وی در مجموعهٔ تلویزیونی منطقهٔ گرگ و میش در قسمت یک نعشکش دیگر بازی کرده بود. البته افرادی مانند نول کراود، کریستوفر لی، ماکس ون سیدو نیز مد نظر تهیهکنندگان بودند.
دومین فیلم:از روسیه با عشق
از روسیه با عشق قسمت دوم از سری فیلمهای بانداست،این فیلم با نظر تهیهکنندگان بودجهاش دو برابر شدهبود. همچنین مکان فیلمبرداری به اروپا منتقل شد. هدف از این کار کسب سود بیشتر نسبت به فیلم دکتر نو بود. بسیاری از اعضای گروه سازنده قسمت نخست سری بودند. این فیلم اولین فیلمی بود که دارای پیشنمایش اسامی بود. همچنین بوتروید که به عنوان افسر متخصص شناخته میشد٬در این قسمت از سری جیمز باند معرفی شد. بازیگر این نقش دزموند لیوین بود. این شخصیت در نهایت به شخصیت کیودر قسمت سوم تبدیل شد. دزموند در ۱۷ قسمت این سری به ایفای نقش پرداخت. در واقع او بیش از هر بازیگر دیگری یک نقشی یکسان را در یک سری فیلم سینمایی بازی کرد و رکورد دار شد. در مبارزهٔ نهایی جیمز باند و دونالد گرانت(روبرت شاو) که در اورینت اکسپرس (قطار سریعالسیر) رخ داد، جیمز باند به وسیلهٔ ابزاری که کیو به او داده بود زندگی اش نجات یافت.ابن فیلم البته پایانی بر حضور شخصیت داستانی سیلوا ترنچ بود. با دوبرابر شدن قتلهای رخ داده این فیلم، خشونت به اندازهٔ زیادی نسبت به قسمت پیشین افزایش یافته بود. این قسمت از کتاب به عنوان یکی از ۱۰ کتاب محبوب رییسجمهورجان اف کندی بود. و همچنین آخرین فیلمی بود که کندی قبل از مرگش مشاهده کردهبود. بعضی از منتقدان قسمت اول، همچنان به ایرادگیری از این قسمت نیز مشغول بودند و از این فیلم به عنوان فیلمی که باید پرتش کرد توی آشغالی یاد میکردند. اما نظر تماشاگران بر عکس بود، آنها به فیلم علاقهمند شدهبودند. اگرجه در این میان بعضی از منتفدان، نیز نقدهایی مثبت بیان میکردند. مثلاً بروسلی کروتر در نقدی گفت: این فیلم رو از دست ندین! در واقع این اولین قسمت از سری فیلمهای باند بود که تمام عناصر به اصلاح جیمز باندی در آن حاضر بودند.
سومین فیلم:پنجه طلایی
نام فیلم بعدی از این سری پنجه طلایی بود. گای همیلتون به عنوان کارگردان این قسمت انتخاب شد. بعد از دو قسمتی کهترنس یانگ کاگردانی کرده بود، گای به تزریق ترس و وحشت به سری فیلمهای باند علاقه داشت.. شخصیت داستانیپوسی گالور بفدری وسوسه کننده بود که هانر بلکمن از بازی در مجموعه تلویزیونی انتقامجو انصراف داد. این نقش بعداً بهدیاناریگ محول شد. نقش اوریک انگشت طلایی، به گرت فروب محول شد، اگرچه تیودور بیکل نیز مد نظر بود. گِرت، هنرمندی شناخته شده در سوید بود و به دلیل لهجهای که داشت، دستاندرکاران در فیلم را مجبور به دوبلهٔ صدای وی در فیلم نمود.پنجه طلایی، یکی از شناختهشدهترین قسمتهای این سری در میان عامهٔ مردم است. یکی از این دلایل محبوبیت، استفاده از لیزر بود که به تازگی اختراع شده بود و به نوعی عمومی نمودن علم٬کاربرد لیزر در برش، در میان مردم بود. یکی از تاریخیترین جملات در همین قسمت در سری فیلمإهای میان باند و انگشتطلایی رد و بدل شد:
باند: چیه! از من انتظار داری حرف بزنم؟
پنجه طلایی: نه آقای باند! من انتظار دارم تو بمیری!
نمایش این فیلم در انگلستان باعث شورش شد و در آمریکا به پرفروشترین فیلم تا آن تاریخ تبدیل شده و همچنین اولین فیلم از این سری بود که جایزه اسکار را دریافت نمود.(برای بهترین تصاویر ویژه و صدا). یان فلیمینگ پیش از آن که این فیلم را ببیند از دنیا رفت.
چهارمین فیلم جیمز باند:گلوله آتشین
در سال ۱۹۶۱، رمان گلولهٔ آتشینِ یان فلیمینگ، بر صدر رمانهای پرفروش قرار گرفت. همین مورد باعث شد تا بروسلی دوباره برای ساخت اثری دیگر بر پایهٔ داستانّای فلمینگ، تشویق شود. اگرچه این موضوع با دعواهای حقوقیای بین فلمینگ و فیلمنامهنویسان همراه بود. درنهایت تولید چهاریمنی فیلم جیمزباندی، تا پایان دعواهای حقوقی بین نویسندگان به تایر افتاد. مکلوری، فلیمینگ را به خاطر استفادهٔ بدون اجازه از بعضی از کارامترهای داستان مکلوری مورد تعقیب قرار داد. با برد مکلوری در دادگاه، بروسولی و سالتزمن به همراه مکلوری شروع به تولید فیلم نمودند. به جز تقش باند که مثل همیشه به کانری سپرده شده بود، برای نقش اول زن داستان باند، افرادی از قبیل راکل وِلش، جولی کریستی، فی داناوی مد نظر بودند، اما در نهایت این نقش به دختر شایسته سابق فرانسه، کلودین آگر سپرده شد. به خاطر دیدگاه بازاریابی در اروپا، تهیه کنندگان به دنبال بازیگری اروپایی برای بازی در تقش تبهکاری به نام لارگو بودند. آدولف سل، مدلی ایتالیاییای بود که این نقش به وی سپرده شد.
کانری برای شروع فیلمبرداری بسیار مشتاق بود ولی بدر مصاجبهای قبل از تولید اثر به ابزار نارضایتی از بعشی از شرایط پرداخت و بازی در فیلم باند را مجموعه از ۱۸ هفته پر از زد و خورد و شنا و wصحنههای عاشقانه توصیف نمود و لاز علاقه اش برای کتارهگیری پرده برداشت. کانری بعد از این فیلم از آن به عنوان بهترین جیمزباندی که بازی کرده نام برد ولی بعدها اعلام کرد که از روسیه با عشق بهترین بوده است. باتوجه به ارزش دلار در آن زمان، فیلم فروشی برابر با یک میلیارد دلار داشت. همچنین الهان بخش بسیاری از محموعههای تلویزیونی و فیلمهایی از قبیل فیلم حادثهای مایکل کِین با بازی هری پالمر، مجموعهٔ تلویزیونی دِرِک فلینت با بازی جیمز کابین و نیز بازی دین ماریت در مجموعه تلویزیونیمت هِلم، میتوان نام برد.
پنجم:شما فقط دوبار زندگی میکنید
برای پنجمین فیلم جیمز باند، وی رودرروی فردی خبیث و نفر اول اِسپِکتِر میایستد. اِسپِکتِر قدرتمندترین سازمانی جنایتکار در جهان است. نام این قسمت از شبه هایکویی گرفته شدهکه فلیمینگ در بخش از کتاب به آن اشاره داشته: "توفقط دوبار زندگی میکنی/یکبار که به دنیا میای/و یکبار که بامرگ رودر رو میشی!"". باند به قدری در ژاپن محبوب بود مه هنگام عزیمیت گروه به ژاپن با استقبال گرمی روبهور شدند. کانری بعد از این کار از جیمز باند بودن استعفا داد و دلیل خود را عدم اشتیاق موجود در گلوله آتشین عنوان نمود.بخشهایی از فرهنگ روبه رشد ژاپن در فیلم به نمایش درآمد و برای اولین بار در داستانها از هنرهای رزمی و عملیاتهای نینجایی پرده برداری شد.شما فقط دوبار زندگی میکنیدسه سال پس از فوت یان فلیمینگ، خالق اصلیش، تولید شد و به نوعی آغاز دوران باند بدون فلمینگ بود.
اگرجه در پوسترها با افتخار عنوان میشد که "شان کانری جیمز باند" است، اما وی اعلام کناره گیری از این سری از فیلم نموده بود و کاری از دست تهیهکنندگا برنمآمد. بنابراین آنها برای فیلم در خدمت سرویسمخفی علیاحضرت از جورج لازنبی برای نقش جیمز باند استفاده نمودند.
فیلمهای بعدی و حاشیه هایشان.
غیبت کانری وحضور لازنبی با:(در خدمت سرویس مخفی ملکه)
جورج لازنبی، مدل استرالیایی بود که نقش مامور ۰۰۷ را در فیلم خدمت سرویسمخفی علیاحضرت(۱۹۶۹م-۱۳۴۹ش) را بازی کرد. تیموتی دالتون که خود بعدها بازی در این نقش را تجربه کرد، اعلام کرد که جورج برای بازی در این نقش بسیارجوان بوده. تنها تجربهٔ لازنبی، تا آن زمان بازی در یک سری فیلم تبلیغ شکلات بود. تست بازیگری وی رضایتبخش بود و به وی برای هفت فیلم پیشنهاد بازی داده شده بود. بعدرز آنکه وکیلش وی را متقاعد نمود که بازی در این سری قیلمها برای سال ۱۹۷۰ قدیمی شده و به درد وی نمیحوردو این فیلم تنها اثرش در سری فیلمهای جیمز باند شدو از باقی آنها کنار کشید. نظرهایی که دربارهٔ لازنبی منتشر میشد بسیار ناامید کنندهبود. بسیاری عنوان میکردند که وی از فیزیک بدنی خوبی برخوردار است ولی دارای قیافهای احمقانه در لباس جیمز باند بود. این فیلم تنها فیلم جیمزباند شرکت اییاوان بود که از دیوار چهارم استفاده کرده بود.(اگرجه در فیلمهای غیراییاوان نیز یکباردر فیلم هرگز نگو هرگز این کار انجام شدهبود، آنجایی کهشان کانری به بینده چشمک میزند) در تیزی که لازنبی پیش از تولید بازی کرده بود به نوعی به کانری در فیلمهای باند پهلوزده بود و میگفت:"برای همکار دیگرم هرگز رخ نداده است". درفیلم در خدمت سرویس مخفی علیاحضرت با هوشیاری ارتباطی بین این فیلم با باقی فیلمهای این سری برقرار نمودند. این کار با نمایش بخشهایی از چند قسمت قبلی باند به همراه بود.
(الماسهاابدیند)،بازگشت ووداع شان کانری
بعد از لازنبی و شکست او در جذب مخاطب،دوباره نوبت به شان کانری و فیلم الماسها ابدی اندرسید واین بار تهیهکنندگان به فکر بازگشت به فرمول طلایی پنجه طلایی افتادند. گای همیلتون به عنوان کارگردان بازگشته بود. همزمان با تلاش برای بازگرداندن شان کانری، با جان گاوین هم مذاکره شده بود تا در این جیمز باند به ایفای نقش بپردازدپس از این فیلم بود که شان کانری مجددا"بفکر وداع افتاد و شاید هم میخواست محبوبیت و جذابیت خود را محک بزند و ببیند که پس از شکست حضور جرج لازنبی آیا کسی شایسته تر از او برای ایفای نقش باند وجوددارد یانه.
(هرگز نگو هرگز )و بازگشت مجددشان کانری
فلاش بک:(یان فلمینگ در ابتدا کانری را انتخاب مناسبی برای مخلوقش نمیدانست اما با فروش خوب فیلم دکتر نو نظر وی عوض شد و حتی در رمانهای بعدی جیمز باند، اصلیتی اسکاتلندی برای باند تعریف کرد).
همانطور که در سطور پیشین گفتیم کانری یکبار در سال ۱۹۶۷ از نقش آفرینی جیمز باند خداحافظی کرد اما کم سن بودن و عدم اقبال عمومی نسبت به بازیگر بعدی (جرج لازنبی) دست اندرکاران را وا داشت تا بار دیگر از او بخواهند تا در فیلم الماسها ابدیند در رل این شخصیتت به ایفای نقش بپردازد. بعد از اتمام فیلمبرداری الماسها ابدیند، او به جراید گفت که دیگر هرگز در نقش جیمز باند بازی نمیکند. اما دست تقدیر ۱۲ سال بعد وی را بار دیگر به بازی در نقش جیمز باند کشاند. کارگردان فیلم جدید را هرگز نگو هرگز نام نهاد.
شان کانری فرصت طلب!!
شکست لازنبی و بازیهای عامدانه ی قهر و آشتی شان کانری برایش پولساز شد.اوبا قراردادی افسانهای حاضر به ایفای نقش شد، دستمزدی ۱٫۲۵ میلیون دلاری به همراه ۱۲٫۵ درصد از سود حاصل از فروش فیلم به همراه ۱۴۵ هزاردلار به ازای هر هفتهٔ اضافی کار در فیلمبرداری. این کار قرار بود در ۱۸ هفته به اتمام برسد. کانری خود در این باره میگوید:
"در واقع این یک رشوه برای بازگرداندن من بود... اما باید گفت که در راستای اهداف من نیز قرار داشت... بازی کردن در نقش جیمز باند هنوز هم لذتبخش است".
قرار بر این گذاشتهشده بود تا الماسها ابدیند را برای ادامهدار کردن قسمت قبلی (پنجه طلایی) بازگردانده شود ولی در نهایت این طرح کنار گذاشته شد. براساس داستان اصلی که فلیمنگ نگاشته بود، باند برای انتقام همسرش که در داستان در خدمت سرویسمخفی علیاحضرت کشته شدهبود را در شما فقط دوبار زندگی میکنید بگیرد. ولی در طول فیلمبرداری این جیمز باند همانند اسلافش، داستان تغییر نمود. این بار بلوفیلد (با بازی چارلز گری) دوباره در داستان قرار داده شدتا باند، وی را به سزایش برساند. بدین صورت حضور سهگانهٔ بلوفیلد در داستانهای فلیمینگ را به چهاربار افزایش دادند. باند بعد از این فیلم و پس از ۱۲ سال با بازی در فیلم هرگز نگو هرگز ٬که کاری از استودیویی غیر از اییاوان بود، به نقش جیمز باند بازگشت.
یک تازه نفس:راجر مور(۱۹۷۳-۱۹۸۵)
در اوایل سال ۱۹۷۲ (۱۳۵۰)، بابالا رفتن سن شان کانری دوباره تلاش برای یافتن جانشین وی شروع شد. جرمی برت ٬مایکل بلینگتون ٬جولیان گلور (که بعدها تقش اریستوتل کرستاتوس]] در فقط بخاطر چشمان تو را برعهده داشت) از افراد شاخص این فهرست بودند. زنده بمان و بگذار بمیرد، نام فیلم بعدی بود که قرار بود تا یکی از این افراد یا راجر مور ۴۵ ساله، بازی کند. راجر مور، تاکنون، به عنوان طولانیتر باند تاریخ میشناسند، چرا که وی در ۱۲ سال ۷ بار در این نقش ظاهر شد. راجر مور تلاشی برای بازی شبیه به کانری در قسمتهای قبلی یا بازی خودش در مجموعهٔ تلویزیونی مقدسان ننمود. او بیشتر به نمایش جیمز باندی زندهدل و شوخ علاقه داشت. که این کار در تضاد با جیمز باند ارایه شده توسط لازنبی بود. دو فیلم ابتدایی مور از موضوعات اصلی جیمز باندهای قبلی اهتزاز میشد. تغییرات در این فیلم از تغییر نوع سیگار و نوشیدنیها آغاز شد. انتقادات به این صورت مطرح میشد که "راجر مور از جذابیت شان کانری بیبهره است... در واقع مثل یک کمدی مهلک در قالب خواستشده توسط کارگردان قرار گرفته".
(زنده بمان و بگذار بمیرد)، (مردی با طپانچه طلایی) و (جاسوسی که دوستم داشت)
با وجود تضارب آرا، زنده بمان و بگذار بمیرد در گیشه فروش موفقیت مناسبی کسب کرد. این فیلم با بودجهای ۷ میلیون دلاری توانست ۱۲۶٫۴ میلیون دلار فروش جهانی داشته که سهم ایلات متحده از این مقدار تنها ۳۵٫۴ میلیون دلار بود. همچنین این فیلم دارای بالاترین بیننده در سال ۱۹۸۰ در تلویزیون ایتیوی انگلستان با جذب ۲۳٫۵ میلیون نفر بیننده بود. دومین فیلم مور، مردی با طپانچه طلایی، در گیشهٔ فروش ناامید کننده ظاهر شد و بروسولی نتوانست توجه زیادی را به آن معطوف نماید. سومین فیلم راجر مور،جاسوسی که دوستم داشت، از دو جهت نقطهٔ عطفی در این مجموعه بود. یکم آنکه، اولین فیلم بود که تنها بروسولی تهیه کنندهٔ آن بود چراکه سالتزمن سهمش ره به وی در ازای بیست میلیون پاوند فروخته بود، و دوم آنکه اولین فیلم در این سری بود که دارای فیلمنامهای جدید بود، با آنکه نامش را از یان فلیمینگ به یادگار داشت.
(مون راکر)، (فقط بخاطر چشمان تو)، (اختاپوس) و( نمایی از یک کشتار)
چهارمین فیلم راجر مور، مون راکر، آخرین فیلم این سری بود که از نامهایی استفاده میکرد که یان فلیمینگ خلق کرده بود، البته تا سال ۲۰۰۶ و فیلم کازنو رویال. راجر مور تمایلش به جدایی از این سری از فیلمها را در بعد از فیلم فقط بخاطر چشمان تو اعلام نمود. با این اعلام دستهای از بازیگران جوانتر برای جایگزینی وی امتحان دادن که از انی میان میتوان بهجیمز برولین، اولیور توبیاس، مایکل بلینگتون اشاره نمود. ایاوان موفق شد تا با راجر مور برای فیلم اختاپوس نیز تشویق و در نهایت به توافق برسد. فیلمی از جیمز باند از شرکتی غیر از ایاوان نیز در همان سال منتشر شد. به خاطر افزایش سن راجر، او در ان زمان ۵۵ سال سن داشت، تعداد بدلکاران دوبرابر شد (بیش از یکصد نفر) و تمام صحنههای اکشن را آنها بازی مینمودند و تنها در نماهای بسته راجر حضور داشت. مور بیشتر از بازی در نمایی از یک کشتار پشیمان بود، چراکه مورد نقد بسیاری قرار گرفت.
باند جدید:تیموتی دالتون(۱۹۸۷-۱۹۸۹)
فلاش بک:(تیموتی دالتون در ابتدا برای جانشینی شان کانری در سال ۱۹۶۷ برگزیده شدهبود، ولی به علت سن کمش(۲۲ سال) از فهرست خط خورد).
۱۲ سال بعد بازهم این فرصت به وجود آمد تا دالتون جانشین جیمز باندی دیگر باشد، این بار در فقط بخاطر چشمان تو به جای راجر مور. اما نبود نمایشنامه و ترس از بازآفرینی کاری مانند جاسوسی که دوستم داشت/مون راکر که وی در ابزار نظری بیان داشته بود"ایدهٔ من از جیمز باند، این نیست"«جیمز باند ۰۰۷: خانهٔ جیمز باند». امای۶. بازبینیشده در ۱۳۸۱ - ۱۳۸۸. دالتون با این پیشینه اولین بازیگری بود که برای فیلم روزهای روشن زندگی نامزد شد.
ولی به دلیل تعهداتش به فیلم برندا استار این کار را کنار گذاشت. چندین بازیگر برای این فیلم امتحان دادند از جمله، سم نیل، لویس کولینز که البته پیش از آن بود که به دالتون پیشنهاد تغییر زمان فیلمبرداری را دادند که پیش از اتمام فیلم برندا استار کار آغاز نگردد. برای کاهش هزینهها و مخصوصا بحثهای مالیاتی، تولید فیلم به مکزیک، به جای استودیو پینوود در انگلستان، نقل مکان نمود. فیلم دارای زمینهای سیاهتر و خشنتر از پیشینیانش بود به طوریکه ادارهٔ دستهبندی فیلمهای انگستان آن را برای برخی تغییرات در نمایش عمومی فرا خواند.(جواز قتل) عنوان اولین فیلمی بود که عنوانش نه تنها در هیج یک از داستانهای فلیمینگ که حتی در داستانهای کوتاه وی نیز ذکر نشده بود.
یک باند جذاب دیگر:پیرس برازنان(۱۹۹۵-۲۰۰۲)
رای جایگزینی دالتون، تهیهکنندکان کار پیرس برازنان را در فیلم پشت صحنهٰی فیلم فقط بخاطر چشمان تو از همین سری دیدهبودند که برای دیدن همسرش کاساندرا هریس (که بازیگر نقش کوچکی در آن فیلم بود)، دیده و پسندیده بودند اما آنچه باعث شده تا وی از بازی در این سری فیلم به جای راجر مور باز بماند، قرار دادش برای بازی در مجموعهٔ تلویزیونیِروینگتونهای فولادی بود. کمی پس از لغو شدن این مجموعهٔ تلویزیونی، همسر برازنان به سرطان مبتلا شد و به موجب آن برازنان به مراقبت تمام وقت از وی مشغول شد. کاساندرا در ۱۹۹۱ فوت کرد. تا سه سال بعد از این واقعه برازنان گاهی در کارهایی ظاهر میشد تا اینکه در سال ۱۹۹۴ وی برای پذیرش نقش باند، آماده شد. وی در اینباره ابراز امیدواری کردهبود که بتواند باند را از نو خلق کند. در جایی گفته بود: «من میخواهم آنچه را که در زیر پوست این مرد است و محرک وی و از وی یک قاتل ساخته را به صورت لایهلایه و همان طور که هست نمایش دهم». برازنان از پنجه طلایی به عنوان اولین فیلم از این سری یادکرده که وی از آن لذت برده و گفت است: «کمی فکر میکردم که شاید روزی این چنین نقشی را بازی کنم».
بعد از بازی یک اسکاتلندی، یک استرالیایی و یک ولزی، تماشاگران به نوعی احساس عجیبی نسبت به بازی یک ایرلندی در سری فیلهای جیمزباند داشتند.
...وآخرین باند:دنیل گریک(2006تاکنون)
در فوریه سال ۲۰۰۵ نام «دانیل کریگ» به عنوان یکی از بازیگران احتمالی نقش جیمز باند در مطبوعات چاپ شد. شاید در آن زمان خیلیها فکرش را هم نمیکردند که او برای این نقش انتخاب شود ولی در ماه آوریل همان سال نشریات نوشتند که کریگ با قیمت ۱۵ میلیون پوند (۶۹۷/۲۹ دلار) با شرکت فیلمسازی EON برای بازی در این فیلم قرارداد بسته است و سرانجام در اکتبر ۲۰۰۵ این قرارداد به مراحل نهایی خود رسید و حضور کریگ در این نقش قطعی شد. کریگ نخستین جیمز باندی است که پس از مرگ «آلبرت بروکلی» تهیه کننده و سازنده اول جیمز باند در سال ۱۹۹۶ برای بازی در این نقش قرارداد بست. او چندی پیش برای فیلمهای شماره ۲۴ و ۲۵ جیمز باند هم قرارداد امضا کرد. انتخاب دانیل کریگ به عنوان مامور ۰۰۷ با انتقادها و اعتراضات بسیاری مواجه شد بطوری که بعضی از هواداران این مامور مخفی، تماشای فیلم جدید او را تحریم کردند. دلیل مخالفت این افراد این بود که کریگ برخلاف باندهای قبلی مو بور و متوسطالقامت است. با پوشش خبری وسیع علیه دانیل کریگ، هنرپیشههای بسیاری دست به کار شدند و از او حمایت کردند. در میان این هنرپیشگان چهار بازیگر قبلی این نقش یعنی «تیموتی دالتون»، «شون کانری» «راجر مور» و «پیرس برازنان» هم به چشم میخورند که با قدرت از انتخاب کریگ حمایت کردند. «کلایو اوون» بازیگری که مدتها گفته میشد او نقش باند جدید را بازی خواهد کرد و «جودی دنج» بازیگر نقش مقابل کریگ در «کازینورویال» هم در میان حامیان وی بودند.
در مصاحبه با نشریه «گلوب اند میل» از پیرس برازنان پرسیده شد نظرتان درباره دانیل کریگ بازیگر جدید نقش جیمز باند چیست و آیا شما فیلم کازینورویال را تماشا خواهید کرد؟ که او پاسخ داد: «بیصبرانه در انتظار اکران آن هستم. همکاران من هم منتظر اکران آن فیلم هستند. دانیل کریگ هنرپیشه بزرگی است و حتماً وظیفهاش را به نحواحسن انجام خواهد داد.» اکران فیلم کازینورویال و چهره انسانیتر و واقعیتر جیمز باند با آن تواناییهای برجسته بازیگری، همگان را به تحسین واداشت. مهمترین سایتهای اینترنتی دنیا به بحث و بررسی کازینورویال و بازی بازیگر اول آن پرداختند و ۹۴ درصد از مباحث این فیلم و بازی دانیل کریگ را مثبت ارزیابی کردند. بسیاری از مقالات عنوان کردند که کریگ توانسته است یک باند باور کردنیتر و قابل پذیرشتر را به نمایش بگذارد. او در ژانویه سال ۲۰۰۶ نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد بریتانیا شد و در جشنواره فیلم انگلیس در فوریه ۲۰۰۷ جایزه بهترین هنرپیشه را از آن خود کرد.کازینورویال در سال ۲۰۰۶ یکی از پنج فیلم پرفروش تاریخ سینما و در سال ۲۰۰۷ به عنوان دومین فیلم پرفروش باند انتخاب شد.
نقل قول
معروفترین معرفی "[من/این] باند، جیمز باند است" ((My name is Bond, James Bond))، به یک عبارت معروف تبدیل شد. این عبارت برای اولین بار توسط شان کانری و در آغاز اولین فیلمش، دکتر نو، ادا شد، هنگامی که باند سیلویا ترنچ را ملاقات مینماید:
باند: من شجاعتتان را تحسین میکنم، خانمِ...؟
ترنج:ترنچ. سیلویا ترنچ.ترنج:من شانستان را تحسین میکنم. آفایِ...؟
باند: باند... جیمز باند.
ماشینهای و هواپیماها
در طول مجموعه، کیو برای جیمز باند انواع ماشینها را برای جیمز باند فراهم میکرد. اگرچه معروفترین ماشین جیمز باند آستین مارتین دیبی۵ بود که در انگشت طلایی، گلولهٔ آتیشن، چشم طلایی، فردا هرگز نمیمیرد و کازینو رویال مشاهده شدهاست. تیم تولید، از شمارهای خاص برای این ماشین استفاده میکردند، این شماره در سال ۲۰۰۶ (۱۳۸۴)به مبلغی بیش از دومیلیون دلار به فروش رفت. اگرچه این پلاک اولین بار در سال ۱۹۷۰(۱۳۴۸) به مبلغ ۵۰۰۰ پاوند به فروش رفتهبود.باند همچنین هواپیمایش را در فیلم شم فقط دوبار زندگی میکنید آزمایش نمود، که یک جیرکوپتر بود. همچنین وی از یک سسنای ۱۸۵ واگن آسمانی در جواز قتل استفاده نمود. این روند با استفاده از اکرواستارجتدر اختاپوسیادامه یافت.
روز جهانی جیمز باند